بسم الله الرحمن الرحیم
در این پیغام بازرگانی رستا فتحیان بانوی شرقی دیار پارس به شما معرفی خواهد شد .
رستا فتحیان کسی که بزرگترین پیروزیش را در معنای نامش ماندگار کرد.
وی معتقد است عبور از سال 92 الی 96 برایش سخت ترین زمان زندگی بوده و در این مدت توانسته از یک مانع و بن بست عظیم در زندگیش رها شود و به رهایی برسد .
و در تابستان سال 97 بدون اینکه بخواهد نامش را تغییر دهد کاملا اتفاقی به عنوان هدیهای از مولا علی نامش از الهام به رستا تغییر یافت .
دختری مهربان و با گذشت
که بدون انتظار پاسخ و بدون حساب کتاب و داد ستد و چرتکه انداختن میبخشد و میگذرد و کمک میکند .
دختری فراموشکار
که هم فراموش میکند برای چه از دست ادمها ناراحت شده است و هم بدیهای دیگران یادش میرود و هم بحثهای خاله زنکی رایج را از ذهنش پاک میکند .
دختری اصیل و سنتی پسند
که هرچه قدر هم تکنولوژی و علم و جهان به روز تر و به روز تر شود باز هم با تمام وجود سنتهای اصیل ایرانی را دوست دارد و در صدد زنده نگه دانش حتی شده روشن کردن یک چراغ نفتی گاه گدار در خانه و یا یک روتختی مخمل قرمز انداختن روی تختش زنده نگاه میدارد .
دختری که طبیعتو دوست داره و برای اوردنش توی زندگی و یا بردن خودش طوی طبیعت هر کاری میکنه
از کاشتن گل و گلدون و درخت و سبزیجاات تا رفتن تو دل طبیعت به جای رفتن به هتل و سوییت و پاساژ و سینما و تفریحای مصنوعی امروزی
دختری که به جای بقیه تو نارحتیاشون رنج میکشه و به جای بقیه تو خوشحالیاشون خوشحال میشه
دختری که از چاپلوسی و تعارف و اغراق و بیخودی بزرگ کردن ادما و بیخودی تو حرف محبت نشون دادن و بحثهای بیهوده و تعارف تیکه پاره کردن بیزاره تا بقیه بیان به حرف به هم محبت کنن میره محتو میریزه تو چایی یه چایی دم میکنه ور میداره میاره ... میره محبتو میریزه تو خودش همت به خرج میده زنگ میزنه برای اون ادمیکه حالش خوب نیست نوبت دکتر میگیره و میره میبرتش دکتر
محبت رو میکنه شب بیداری که بتونه کاراشو انجام بده و صبح بره بشینه پای درد و دلای همونی که همه به حرف براش وقت داشتن
محبتو میکنه استرس وقتی تو سفر همه به فکر رفتن و رسیدنن به زورم که شده اونی که خواب مونده رو میرسونه به تیم
دختری که از خواب و بیکاری بیزاره ....
خواب ظهر و خواب تا لنگ ظهر رو با تمام وجود از زندگیش دور میکنه ...
سحر خیزی و فعال بودن و تلاش و سخت کوشی رو جز الزامات زندگی خودش میدونه
دختری که تلویزیون و رمان ایرانی رو به کل از زندگیش حذف کرده
دختری که اهل شعار دادن نیست شاید یه روزگاری ورزشکار بوده و تا مربی گری شنا شاید داشته کوهنورد میشده شاید یه روزی بهترین اساتید تنبک صفهان رو برای سازش رفته و تو مسیر موزیسین شدن بوده اما اهل شعار دادن نیست میدونه که تماشاچی فوتبال بودن ربطی به فوتبالیست بودن نداره و همچنان سعی میکنه که بتونه دوباره به دنیای هنر و ورزش وارد بشه
ورزش و هنر رو از لزامات زندگی میدونه که به دلایل مختلف مجبور شده هر دو رو به انتخاب خودش کنار بگذاره
اما به شدت صفحات دوستای هنرمند و ورزشکارشو دنبل میکنه
و هیچ وقت خودش را بالاتر از انچه هست نمیبیند و نقاب من بلدم به چهره نمیزند .
دختری که دنیا رو سخت نمیگیره و به نظرش تو دنیا باید همه داشتهها رو برای خوش بودن خرج کرد اهل جمع کردن و ذخیره کردن هر انچه ماندنش جز وبال و کهنگی و خساست چیزی ندارد نیست .
دختری که جسورنه رشتهی تحصیلی و مسیر اعتقادیش را یک تنه از بحران سرگردانی نجات داد .و پای انتخبش یستاد هر چند در هر دو مسیر چیزی را انتخب کرده بود که متاسفانه خلف عرف اطرافیانش بود .
دختری که زیر بار حرف بی سند نمیره و بی دلیل تحت تاثیر جو دنبال هر کی سر راهش قرار بگیره نمیوفته یه نوعی حذب باد نیست
دختری که توی اعتقاداتش گشت گشت گشت تا چیزیو یه اعتقاد درست و صحیح پیدا کنه برای پیدا کردنش مجبور شداهل مطالعه بشه اهل فهمیدن حرف درست ز غلط بشه مجبور شد جسور بشه و دنبال انتخابش بره مجبور شد این مسیر سختو طی کنه و توی ین مسیر روز به روز محدودیتهای زیادی رو به زندگیش وارد کرد
دختری که اهل خودنمایی نیست اما اهل اشتراک گزاری تمام کمال اتفاقات روزانش با دوربریاش هست و این یک صداقت و یک روراست بودن یک بستر قابل اعتماد رو براش ایجاد کرده
دختری که دروغ براش یک مفهوم غیر قابل اجراست و بد خواهی براش یک امر واضححححح مزخرف و غیر قابل انتخابه .
بدجنسی و سیاستهای زیرکانه به هیچ وجه برای رسیدن به خواستههاش انتخاب نمیشه مگر اینکه جایی به معنای واقعی متوجه نشه و دانشش در حد تشخیص نباشه اشتباها کاری بکنه که به ضرر کسی تموم بشه
دختری که پرخوری و زیاده خواهی و حساادت توش پیدا نمیکنی
دختری که عاشق ثبت خاطرات و عکسای گوشی و دوربین و نوشتههاش و وسایلش پر از خطره و داستانه
دختری که به دنبال معنای زندگی و راه رسیدن به خوشبختی هر مطلبی رو ببینه یا میخوره یا میزاره یه گوشه که بعدا بیاد بخوره و بعد سادش کنه و برای بقیه تعریف کنه و بنویسه که نهیتا کتابش کنه
دختری که با تمامممم دخترانگیهایش بحث چهار چوبهای اخلاقی که یک دختر میتواند داشته باشد را مردانه و جدی دنبال میکند . میایستد و مقاومت به خرج میدهد و از جانش مایه میگذارد که مبادا اخلاقی و تعهدی و قولی و مسیولتی زیر پا بره
دختری که نمیتوند ادمها را بدجنس تصور کند و همه ادمها را خوب میبیند و خوب میپندارد مگر ضدش ثبت شود
دختری که مثل همهی دخترها شاید ازسوسک بترسد و یا تاریکی یک وقتهایی او را از حضور اجنیان و موجحودات فضایی بترساند ولی ینقدر شجاع هست که بتواند گلیم خودش را از اب بیرون بکشد
دختری که غرورش را پای هر چیزی خرج نمیکند شاید مغرور باشد اما اگر لازم شد از هر کسی برای رسیدن به ارزشها و ارزوهایش کمک میگیرد .
دختری که پنهانی و زیر ابی بودن را حتی اگر به نفعش باشد بلد نیست اجرا کند
دختری که اهل یاد گرفتن و یااد دادن است
اهل توزیع اموزختهها و ارامش و خوشحالیها
کار و درگیری و مشغلهها را خرچ از دست دادن صف و صمیمیت روابطش نمیکند
دختری که در بند تجملات نیست
دختری که دخترانگیش را پذیرفته و اگر جامعه اجازه میداد جز خانه داری و نقشهای زنانه هیچ نقش دیگری را نمیپذیرفت
دختری که کار و غرق تکنولوژی شدن را دوست دارد و شخصیت فعالی دارد اما میداند ارامش یک خانه را یک خانم شاغل نمیتواند فراهم کند پس با تمام وجود از هر راهی که برای رسیدن به ارزوهایش مجبور شود از نقش خود در خانه و جامعه و خانواده کم کند میگذرد .
دختری که برای دیدن لبخند دیگران و رسیدن به ارزوها و رویاهای زیبایش در مسیر ارزشهایش دخترانه میجنگد .